loading...
صدای باران
بهنام بازدید : 53 جمعه 27 مرداد 1391 نظرات (1)

 شش ماه به دوستت مهربونی می کنی، خوبی باهاش، هر کاری میگه می کنی که بفهمونی دوستش داری… دو روز که اعصاب نداری، میگه: حالا شناختمت

 

سیگار,بروسلی,مطالب طنز

 

 اینقده بدم میاد وقتی دارم روی آهنگ می خونم خواننده اشتباه میخونه!دقت کردین!؟

 

سیگار,بروسلی,مطالب طنز

 

 الان شما اگه همینطوری بیکار هم نشسته باشید تو خونه، از نظر پدر و مادرتون، بچه همسایه یا بچه فامیل بهتر از شما بیکار می شینه

یادتونه سر کلاس تخته پاک کن رو خیس می کردیم می کشیدیم رو تخته فکر می کردیم خیلی تمیز شد بعد که تخته خشک می شد می دیدم چه گندی زدیم…! الان همین حس رو نسبت به زندگی دارم

 

سیگار,بروسلی,مطالب طنز

 

 دوس دارم یه روز آنقد پولدار بشم که وقتی رانی می خورم؛ اون تیکه آخر آناناس که ته قوطی گیر می کنه واسم مهم نباشه!

بهنام بازدید : 23 جمعه 27 مرداد 1391 نظرات (0)

تقدیم به لحظه اندوه آذربایجان !


مردمی فهیم که باشرکت درراهپیمایی روزقدس نشون دادند باتمام اندوه خودایرانی هستندوصلح طلب

 مردم آذربایجان تا آخرین نفس در برابر توطئه های دشمنان ملعون می ایستند...

.

.

.

بهنام بازدید : 44 جمعه 27 مرداد 1391 نظرات (0)

تا حالا ادم دیدی به خاطر پول مجسمه بشه؟  اینجا میبینی

این ها مجسمه نیستند! افرادی هستند که توسط گریم خودشون رو به این شکل درآورده اند و
برای ساعت ها بی حرکت در یک مکان می ایستند و رهگذران بهشون پول می دهند. تصاویر زیر
مربوط به همایش مجسمه های زنده هست که در روسیه برگذار شده.www.3jokes.com - عکس، کلیپ، جوک، SMS

بقیه در ادامه مطلب 

بهنام بازدید : 57 جمعه 27 مرداد 1391 نظرات (0)

قرآن من شرمنده‌ي توام اگر از تو آواز مرگي ساخته‌ام که هر وقت در کوچه‌مان آوازت بلند مي‌شود همه از هم مي‌پرسند ” چه کس مرده است؟

” چه غفلت بزرگي که مي پنداريم خدا ترا براي مردگان ما نازل کرده است.

قرآن! من شرمنده‌ي توام اگر تو را از يک نسخه عملي به يک افسانه موزه نشين مبدل کرده‌ام.

يکي ذوق مي‌کند که تو را بر روي برنج نوشته،‌ يکي ذوق مي‌کند که تو را فرش کرده، ‌يکي ذوق مي‌کند که تو را با طلا نوشته، ‌يکي به خود مي‌بالد که تو را در کوچک‌ترين قطع ممکن منتشر کرده و آيا واقعا خدا تو را فرستاده تا موزه سازي کنيم؟

قرآن! من شرمنده‌ي توام اگر حتي آنان که تو را مي خوانند و ترا مي شنوند،‌ آن چنان به پايت مي‌نشينند که خلايق به پاي موسيقي‌هاي روزمره مي‌نشينند.

اگر چند آيه از تو را به يک نفس بخوانند مستمعين فرياد مي زنند ” احسنت ! ” گويي مسابقه نفس است قرآن!‌ من شرمنده‌ي توام اگر به يک فستيوال مبدل شده‌اي.

حفظ کردن تو با شماره صفحه، ‌خواندن تو آز آخر به اول، ‌يک معرفت است يا يک رکورد گيري؟ اي کاش آنان که تو را حفظ کرده‌اند، ‌حفظ کني، تا اين چنين تو را اسباب مسابقات هوش نکنند.

خوشا به حال هر کسي که دلش رحلي است براي تو.

زنده ياد دکتر علي شريعتي

بهنام بازدید : 35 جمعه 27 مرداد 1391 نظرات (0)

سلام زلزله دیروز که

آمدی من و لیلا و

 حمیدروزه کله

گنجشکی بودیم
فرصت افطار را هم ندادی
عجله ات برای چه بود ؟

بهنام بازدید : 30 جمعه 27 مرداد 1391 نظرات (0)
ﻣﺮﺩ ﻣﺴﻨﯽ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﭘﺴﺮ25ﺳﺎﻟﻪ ﺍﺵ ﺩﺭ ﻗﻄﺎﺭ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ.ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﻣﺴﺎﻓﺮﺍﻥ ﺩﺭ ﺻﻨﺪﻟﯽ ﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ،ﻗﻄﺎﺭ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﺣﺮﮐﺖ ﮐﺮﺩ.ﺑﻪ ﻣﺤﺾ ﺷﺮﻭﻉ ﺣﺮﮐﺖ ﻗﻄﺎﺭ ﭘﺴﺮ25ﺳﺎﻟﻪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺷﻮﺭ ﻭ ﻫﯿﺠﺎﻥ ﺷﺪ.ﺩﺳﺘﺶ ﺭﺍ ﺍﺯ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺑﺮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﻫﻮﺍﯼ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺣﺮﮐﺖ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻟﺬﺕ ﻟﻤﺲ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ،ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﺩ:ﭘﺪﺭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦ ﺩﺭﺧﺖ ﻫﺎ ﺣﺮﮐﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ. ﻣﺮﺩ ﻣﺴﻦ ﺑﺎ ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﻫﯿﺠﺎﻥ ﭘﺴﺮﺵ ﺭﺍ ﺗﺤﺴﯿﻦ ﮐﺮﺩ. ﮐﻨﺎﺭ ﻣﺮﺩ ﺟﻮﺍﻥ ﺯﻭﺝ ﺟﻮﺍﻧﯽ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺣﺮﻑ ﻫﺎﯼ ﭘﺪﺭ ﻭ ﭘﺴﺮ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺷﻨﯿﺪﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﭘﺴﺮ ﺟﻮﺍﻥ ﮐﻪ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﯾﮏ ﮐﻮﺩﮎ5ﺳﺎﻟﻪ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ،ﻣﺘﻌﺠﺐ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ.ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺟﻮﺍﻥ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﺎ ﻫﯿﺠﺎﻥ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﺩ: ﭘﺪﺭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦ،ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ،ﺣﯿﻮﺍﻧﺎﺕ ﻭ ﺍﺑﺮﻫﺎ ﺑﺎ ﻗﻄﺎﺭ ﺣﺮﮐﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ. ﺯﻭﺝ ﺟﻮﺍﻥ ﭘﺴﺮ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺩﻟﺴﻮﺯﯼ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ.ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺷﺮﻭﻉ ﺷﺪ. ﭼﻨﺪ ﻗﻄﺮﻩ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺭﻭﯼ ﺩﺳﺖ ﭘﺴﺮ ﺟﻮﺍﻥ ﭼﮑﯿﺪ ﻭ ﺑﺎ ﻟﺬﺕ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻟﻤﺲ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﺩ:ﭘﺪﺭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦ.ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻣﯽ ﺑﺎﺭﺩ.ﺁﺏ ﺭﻭﯼ ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﭼﮑﯿﺪ. ﺯﻭﺝ ﺟﻮﺍﻥ ﺩﯾﮕﺮ ﻃﺎﻗﺖ ﻧﯿﺎﻭﺭﺩﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﻣﺮﺩ ﻣﺴﻦ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ:ﭼﺮﺍ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺪﺍﻭﺍﯼ ﭘﺴﺮﺗﺎﻥ ﺑﻪ ﭘﺰﺷﮏ ﻣﺮﺍﺟﻌﻪ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﯿﺪ؟ ﻣﺮﺩ ﻣﺴﻦ ﮔﻔﺖ:ﻣﺎ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﻻﻥ ﺍﺯ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺑﺮ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﯾﻢ.ﺍﻣﺮﻭﺯ ﭘﺴﺮﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺑﺎﺭ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﺒﯿﻨﺪ...
بهنام بازدید : 26 جمعه 27 مرداد 1391 نظرات (0)
روزی از دانشمندی ریاضیدان  نظرش را درباره زن و مرد  پرسیدند.

جواب داد:....


اگر زن یا مرد دارای ( اخلاق) باشند پس مساوی هستند با عدد یک =1

اگر دارای (زیبایی) هم باشند پس یک صفر جلوی عدد یک میگذاریم =10....

اگر (پول) هم داشته باشند دوتا صفر جلوی عدد یک میگذاریم =100
اگر دارای (اصل و نصب) هم باشند پس سه تا صفر  جلوی عدد یک میگذاریم =1000
                                         
ولی اگر زمانی عدد یک رفت (اخلاق) چیزی به جز صفر باقی نمی ماند و صفر هم به تنهایی هیچ نیست ، پس آن انسان هیچ ارزشی نخواهد داشت.
بهنام بازدید : 49 جمعه 27 مرداد 1391 نظرات (0)
پادشاهى در یک شب سرد زمستان از قصر خارج شد. هنگام بازگشت سرباز پیرى را دید که با لباسى اندک در سرما نگهبانى مى‌داد.
از او پرسید: آیا سردت نیست؟
نگهبان پیر گفت: چرا اى پادشاه اما لباس گرم ندارم و مجبورم تحمل کنم.
پادشاه گفت:....

من الان داخل قصر مى‌روم و مى‌گویم یکى از لباس‌هاى گرم مرا برایت بیاورند.
نگهبان ذوق زده شد و از پادشاه تشکر کرد. اما پادشاه به محض ورود به داخل قصر وعده‌اش را فراموش کرد.
صبح روز بعد جسد سرمازده پیرمرد را در حوالى قصر پیدا کردند، در حالى که در کنارش با خطى ناخوانا نوشته بود:
اى پادشاه من هر شب با همین لباس کم سرما را تحمل مى‌کردم اما وعده لباس گرم تو مرا از پاى درآورد!
بهنام بازدید : 35 جمعه 27 مرداد 1391 نظرات (0)
شیوانا جعبه‌اى بزرگ پر از مواد غذایى و سکه و طلا را به خانه زنى با چندین بچه قد و نیم قد برد.
زن خانه وقتى بسته‌هاى غذا و پول را دید شروع کرد به بدگویى از همسرش و گفت: «اى کاش همه مثل شما اهل معرفت و جوانمردى بودند.
شوهر من آهنگرى بود که از روى بى‌عقلى دست راست و نصف صورتش را در یک حادثه در کارگاه آهنگرى از دست داد و مدتى بعد از سوختگى علیل و از کار افتاده گوشه خانه افتاد تا درمان شود.
وقتى هنوز مریض و بى‌حال بود چندین بار در مورد برگشت سر کارش با او صحبت کردم ولى به جاى اینکه دوباره سر کار آهنگرى برود مى‌گفت که دیگر با این بدنش چنین کارى از او ساخته نیست و تصمیم دارد سراغ کار دیگر برود.
من هم که دیدم او دیگر به درد ما نمى‌خورد....

برادرانم را صدا زدم و با کمک آن‌ها او از خانه و دهکده بیرون انداختیم تا لا اقل خرج اضافى او را تحمل نکنیم.
با رفتن او ، بقیه هم وقتى فهمیدن وضع ما خراب شده از ما فاصله گرفتن و امروز که شما این بسته‌هاى غذا و پول را برایمان آوردید ما به شدت به آنها نیاز داشتیم.
اى کاش همه انسان‌ها مثل شما جوانمرد و اهل معرفت بودند!
شیوانا تبسمى کرد و گفت: حقیقتش من این بسته‌ها را نفرستادم. یک فروشنده دوره‌گرد امروز صبح به مدرسه ما آمد و از من خواست تا اینها را به شما بدهم و ببینم حالتان خوب هست یا نه!؟ همین!
شیوانا این را گفت و از زن خداحافظى کرد تا برود.
در آخرین لحظات ناگهان برگشت و ادامه داد: راستى یادم رفت بگویم که دست راست و نصف صورت این فروشنده دوره گردهم سوخته بود.
بهنام بازدید : 31 جمعه 27 مرداد 1391 نظرات (0)

حتما بخونید اگه دوست داشتید باز نشر کنید

دختری بود نابینا

که از خودش تنفر داشت

 

که از تمام دنیا تنفر داشت

و فقط یکنفر را دوست داشت

دلداده اش را

 

و با او چنین گفته بود

 

« اگر روزی قادر به دیدن باشم

حتی اگر فقط برای یک لحظه بتوانم دنیا را ببینم

عروس حجله گاه تو خواهم شد »

 

***

 

و چنین شد که آمد آن روزی

که یک نفر پیدا شد

که حاضر شود چشمهای خودش را به دختر نابینا بدهد

و دختر آسمان را دید و زمین را

رودخانه ها و درختها را

آدمیان و پرنده ها را

و نفرت از روانش رخت بر بست

 

***

 

دلداده به دیدنش آمد

و یاد آورد وعده دیرینش شد :

« بیا و با من عروسی کن

ببین که سالهای سال منتظرت مانده ام »

 

***

 

دختر برخود بلرزید

و به زمزمه با خود گفت :

 

« این چه بخت شومی است که مرا رها نمی کند ؟ »

 

دلداده اش هم نابینا بود

و دختر قاطعانه جواب داد:

قادر به همسری با او نیست

 

***

 

دلداده رو به دیگر سو کرد

که دختر اشکهایش را نبیند

و در حالی که از او دور می شد گفت

« پس به من قول بده که مواظب چشمانم باشی »

بهنام بازدید : 28 جمعه 27 مرداد 1391 نظرات (0)

زن وشوهر جوانی سوار برموتورسیکلت در دل شب می راندند.
انها از صمیم قلب یکدیگر را دوست داشتند.
زن جوان: یواشتر برو من می ترسم
مرد جوان: نه ، اینجوری خیلی بهتره!
زن جوان: خواهش می کنم ، من خیلی میترسم
مردجوان: خوب، اما اول باید بگی دوستم داری
زن جوان: دوستت دارم ، حالامی شه یواشتر برونی
مرد جوان: مرا محکم بگیر
زن جوان: خوب، حالا می شه یواشتر برونی؟
مرد جوان: باشه ، به شرط این که کلاه کاسکت مرا برداری و روی سرت بذاری، اخه نمی تونم راحت برونم، اذیتم می کنه

روز بعد روزنامه ها نوشتند

برخورد یک موتورسیکلت با ساختمانی حادثه آفرید.در این سانحه که بدلیل بریدن ترمز موتور سیکلت رخ داد، یکی از دو سرنشین زنده ماند و دیگری در گذشت مرد جوان از خالی شدن ترمز آگاهی یافته بود پس بدون این که زن جوان را مطلع کند با ترفندی کلاه کاسکت خود را بر سر او گذاشت و خواست برای آخرین بار دوستت دارم را از زبان او بشنود و خودش رفت تا او زنده بماند.
و این است عشق واقعی. عشقی زیبا

بهنام بازدید : 34 جمعه 27 مرداد 1391 نظرات (0)
صبح که از خواب بیدار شد رو سرش فقط سه تار مو مونده بود، با خودش گفت: "هییم! مثل اینکه امروز موهامو ببافم بهتره! "و موهاشو بافت و روز خوبی داشت!

فردای اون روز که بیدار شد دو تار مو رو سرش مونده بود "هیییم! امروز فرق وسط باز میکنم" این کار رو کرد و روز خیلی خوبی داشت

پس فردای اون روز تنها یک تار مو رو سرش بود "اوکی امروز دم اسبی میبندم" همین کار رو کرد و خیلی بهش میومد !

روز بعد که بیدار شد هیچ مویی رو سرش نبود!!! فریاد زد،ایول!!!! امروز درد سر مو درست کردن ندارم!

همه چیز به نگاه تو بر میگرده ! میتونی از زندگی لذت ببری یا ازش ناامید بشی...



بهنام بازدید : 37 جمعه 27 مرداد 1391 نظرات (0)

ابتدا باید از درج این مطلب عذرخواهی کنیم ولی برای اینکه مردم عزیز ایران بدانند که چگونه برای قهرمانان ما در کشورهای غربی جو سازی میشود ناچار به درج این مطلب شدیم. به نظر شما دلیل این توهین ها چیست؟
روزنامه وین چاپ اتریش در اقدامی جنجالی با انتشار عکس ۲ سگ، پهلوانان ایران را که به مقام قهرمانی رقابت های وزنه برداری المپیک ۲۰۱۲ لندن دست پیدا یافتند هتک حرمت کردند.

ku4oaw3ekxp1k6x4sgg  توهین بی شرمانه روزنامه اتریشی به قویترین مرد جهان و سجاد انوشیروانی+تصویر

به گزارش فان مهر به نقل از آنا، بهداد سلیمی قویترین مرد جهان و سجاد انوشیروانی که موفق به کسب مدال های طلا و نقره المپیک لندن شده و باعث افتخار و غرور آفرینی برای میهن عزیزمان شدند مورد تمسخر و هتک حرمت روزنامه وین، چاپ اتریش قرار گرفتند.

روزنامه اتریشی وین در چاپ امروز خود در اقدامی توهین آمیز از عکس ۲ سگ که مدال های طلا و نقره به گردن دارند به عنوان قهرمانان نامی ایران استفاده کرد و باعث جریحه دار شدن قلب میلیون ها ایرانی شد.

اقدام اتریشی ها در حالی صورت گرفته که کاروان ورزشی این کشور تا کنون حتی یک مدال برنز هم نتوانسته در لندن کسب کند که این امر موجب عصبانیت وزیر ورزش اتریش شده است.

مسئولین ورزش ایران باید اقدامات لازم را در خصوص این هتاکی اتریشی ها علیه قهرمانان ایرانی انجام دهد.

بهنام بازدید : 43 جمعه 27 مرداد 1391 نظرات (0)

کشاورز و الاغ

کشاورزی الاغ پیری داشت که یک روز اتفاقی به درون یک چاه بدون آب افتاد. کشاورز هر چه سعی کرد نتوانست الاغ را از درون چاه بیرون بیاورد.

پس برای اینکه حیوان بیچاره زیاد زجر نکشد، کشاورز و مردم روستا تصمیم گرفتند چاه را با خاک پر کنند تا الاغ زودتر بمیرد و مرگ تدریجی او باعث عذابش نشود.

مردم با سطل روی سر الاغ خاک می ریختند اما الاغ هر بار خاک های روی بدنش را می تکاند و زیر پایش می ریخت و وقتی خاک زیر پایش بالا می آمد، سعی می کرد روی خاک ها بایستد.

روستایی ها همینطور به زنده به گور کردن الاغ بیچاره ادامه دادند و الاغ هم همینطور به بالا آمدن ادامه داد تا اینکه به لبه چاه رسید و در حیرت کشاورز و روستائیان از چاه بیرون آمد …

الاغ

نتیجه اخلاقی : مشکلات، مانند تلی از خاک بر سر ما می ریزند و ما همواره دو انتخاب داریم:

اول اینکه اجازه بدهیم مشکلات ما را زنده به گور کنند و
دوم اینکه از مشکلات سکویی بسازیم برای صعود

بهنام بازدید : 47 جمعه 27 مرداد 1391 نظرات (1)

مردان بزرگ ایستاده میمیرند ولی خیلی زود خیلی خیلی زود

چند دقیقه ی پیش تو صفحه ی فیس بوک یکی از دوستام این عکس آپ شد اسمش محمد هست یکی از مردای بزرگ ایران زمین که مخلصانه برای کمک به زلزله زدگان اهر و ورزقان به این مناطق شتافته بود در راه برگشت بر اثر سانحه تصادف جان به جان آفرین تسلیم کرده است
متاسفانه زیر عکسش نوشته بودن که تازه دامادم بودن.
الحق که کسانی که در راه کمک به همنوعانشان از جان میگذرند همان شهیدانند...

روحت بزرگِ آقا محمد اینقد بزرگ که کل دنیا شناختنت

دست به دست کنین لطفا .

برای شادی روحش صلوات

شما حق کپی از این مطلب را دارید

بهنام بازدید : 82 شنبه 21 مرداد 1391 نظرات (0)

دانلود بازی معروف و محبوب کانتر استریک Counter Strike Source 1.6 + AutoUpdater 2011

بازی کانتر استریک نیازی به معرفی و توضیح ندارد، در تمام گیم نت ها این بازی را دیده اید و بی شک همه گیمرها اعم از مبتدی و حرفه ای نیز با آن آشنایی دارند. وبلاگ صدای باران نسخه جدید Counter Strike Source رابرای شما عزیزان آماده دانلود کرده است. این بازی محبوب که ساخت و نشر آن توسط دو کمپانی معروف Valve Software و Vivendi Universal انجام یافته است، هم دارای قابلیت Single Player (تک نفری و مبارزه با کاراکترهای هوشمند Counter) است و هم تحت شبکه و آنلاین می توان بازی را اجرا کرد. گرافیک بازی، بهتر صداها طبیعی تر و حرکات بازیکنان بسیار حرفه ای تر شده است، کاراکترهای جدید و اسلحه های قدرتمند، و اضافه شدن نقشه های جدید، از نقاط قوت این نسخه می باشد. این نسخه از بازی احتیاجی به Steam ندارد و دارای قابلیت Easy Setup (نصب آسان) می باشد و نیازی به کرک و سریال نیست. آپدیت بازی مربوط به 25 آوریل 2011است. هم اکنون بازی محبوب و معروف Counter Strike Source 1.6 آماده دریافت می باشد.

بهنام بازدید : 63 جمعه 13 مرداد 1391 نظرات (0)

8 پدیده علمی تخیلی که به حقیقت پیوسته اند

ما اکنون در سال ۲۰۱۱ زندگی می کنیم. سالها پیش از این، زمانی بود که اگر کسی می خواست در مورد آینده و رخدادهای غریبش بنویسد، تاریخ ۱۹۸۴ را انتخاب می کرد. یا عده ای سال ۲۰۰۰ را سالی رویایی و عجیب می دانستند، اما حالا مدتها از آن زمان گذشته و ما در آینده آن گذشته ها زندگی می کنیم. اگر کمی به دور و بر خودمان نگاه کنیم پیشرفت هایی را در عرصه علم می بینیم که شاید سالها پیش تصورش را هم نمی کردیم. درست است که هنوز به مریخ نرفته ایم و تا تشکیل فدراسیون زمین و تسخیر کهکشانها فاصله زیادی داریم، اما به نظر می رسد بعضی وقت ها باید خط باریک میان علم و تخیل را در موضوعات علمی تخیلی برداریم. در ادامه این ایمیل با معرفی هشت رخداد علمی الهام گرفته از داستانهای تخیلی با ما همراه باشید.


1. نامرئی شدن

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

در سال ۲۰۱۰ دو پیشرفت جالب در زمینه نامرئی سازی اشیا حاصل شد. اولی تولید نمونه های اولیه از نوعی پوشش بود که می توانست با کانالیزه کردن نور، محتویات خود را نامرئی کند. نحوه کار بدین صورت است که این ماده که مانند یک ورقه فیلم نازک است، نور را به گونه ای دستکاری می کند که از اطراف ماده منحرف شده و دوباره به راهش ادامه می دهد تا به چشم ناظر برسد. به این ترتیب مشاهده کننده تنها نورهایی را می بیند که از پشت این ماده آمده اند و پس از دور زدن آن ماده دوباره به راه خود ادامه داده اند. دومی هم نمونه پیشنهادی سیستمی است که می تواند فضا-زمان را دستکاری کند. البته این سیستم ربطی به مسافرت در زمان یا چنین چیزی ندارد. بلکه وظیفه آن سریع کردن حرکت نور در یک طرف و کند کردن حرکت آن در طرف دیگر است. به این ترتیب یک فاصله به وجود می آید که می تواند حرکت یک جسم را از نظر پنهان کند. بگذارید کمی بیشتر توضیح دهیم. فرض کنید ما یک تکه نوار الاستیک ۱۰ سانتی متری داریم و می خواهیم ۱ سانتی متر از وسط آن را ببریم (پنهان کنیم). کاری که انجام می دهیم این است که دو لبه تکه های قبل و بعد از این قطعه یک سانتی متری را به طرف هم می کشیم تا به هم برسند. این همان کاری است که این سیستم با نور انجام می دهد، نور یک طرف جسم را کمی سریعتر و نور طرف دیگر را کندتر می کند، در نتیجه حرکت جسم دیده نمی شود. با توجه به سرعت بسیار بالای نور تغییری بسیار جزئی در این سرعت می تواند به خوبی حرکت یک جسم با سرعت کم و اندازه معمولی را از نظر پنهان کند.


2. تله پورت

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

به تازگی دانشمندان توانسته اند ذرات را بطور آنی در فاصله حدود ۱۶ کیلومتری جابجا کنند. این مقدار در مقایسه با چند سانتی متر یا چند متر رکوردهای قبلی، دستاورد بزرگی به شمار می رود. هر چند هنوز هیچ کسی نمی تواند مانند فیلمهای علمی تخیلی از این سر دنیا به آن سر دنیا برود، اما شاید دور نباشد زمانی که نوه ها با دهان باز و چشمان گشاد از پدر بزرگهای خود بپرسند: "می رفتید مسافرت؟ مسافرت دیگه کجا بود؟"


3. سلاحهای لیزری

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

بیشتر سلاحها در داستانهای علمی تخیلی از لیزر یا اشعه های مشابه استفاده می کنند و از باروت و فشنگ در آنها خبری نیست. حالا نیروی دریایی امریکا این توپ لیزری را دارد که می تواند هواپیماهای کوچک و بدون سرنشین را سرنگون کند. بوئینگ هم نوعی سلاح لیزری را برای دفاع از هواپیماهای مسافربری طراحی کرده است که می تواند اهداف کوچک را نابود یا منحرف کند.


4. ربات های خانگی

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net

دیگر داشتن خدمتکارانی از جنس آهن و پلاستیک در انحصار شخصیتهای داستانهای آسیموف نیست. امروزه ما شاهد انواع رباتهای نظافتچی، پیشخدمت، مراقبت کننده و حتی آشپز هستیم. همین دیروز بود که ربات شکلات ساز را هم خدمت تان معرفی کردیم. البته تا آن روز که این رباتها بخواهند اتحادیه کارگری تشکیل بدهند و بر علیه انسان ها شورش کنند خیلی وقت باقی است و فعلا شما می توانید با خیال راحت یکی از انواع مدلهای ربات خانگی را سفارش بدهید.


5. اشعه باربر

گروه اینترنتی پرشیـن استار | www.Persian-Star.org

بله درست خواندید. اشعه ای که قرار است اشیا را جابجا کند. مثل همان هاله های نورانی که برای جابجایی موجودات فضایی به کار می روند. اخیرا دانشمندان توانسته اند با ایجاد یک هاله لیزری در اطراف ذرات کوچک شیشه آنها را به حرکت در آورند. روش کار هم به این صورت است که این هاله هوای اطراف ذره را گرم می کند و با نشت هوای گرم از یک طرف هاله، مجموعه ذره و هاله قادر به حرکت با سرعت کم و در فاصله های نزدیک خواهند بود.


6. آلومینیوم شفاف

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

این دقیقا همان ماده ای است که در مجموعه پیشتازان فضا معرفی شده بود. یک ورقه آلومینیوم مقاوم، نازک، سبک و در عین حال شفاف، آنقدر شفاف که بشود از ورای آن اشیا را دید. این نوع آلومینیم که توسط آلمانی ها تولید شده است تا ۱۲۰۰ درجه حرارت را تحمل می کند و از استیل هم مقاوم تر است.


7. هوش مصنوعی

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

پروفسور هنری مارک رم که یک پزشک و در عین حال مهندس کامپیوتر است، قول داده که تا سال ۲۰۱۸ پروژه ایجاد ذهن آگاه و هوشمند را به نتیجه برساند. داستانهای علمی تخیلی زیادی از "هوش مصنوعی" گرفته تا انیمیشن "وال-ای" در مورد خطرات ایجاد یک هوش مصنوعی و خارج شدن آن از کنترل هشدار داده اند. شاید به همین خاطر است که بعضی رسانه ها دوست دارند اسم پروفسور هنری را بگذارند "دکتر فرانکشتاین جدید". هرچند این ذهن مصنوعی اصلا شباهتی به هیولای فرانکشتاین ندارد، اما ممکن است خطرناک تر از آن از آب در بیاید‫.‬ بنابراین توصیه می کنیم تا ربات های خانگی به این هوش و حواس نرسیده اند، حتما سفارش تان را در بند ۴ تکمیل کنید. به هر حال هر چیزی چشم و گوش بسته اش بهتر است، حتی ربات.


8. حیات بیگانه

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

دانشمندان برای جستجوی موجودات زنده در سیارات دیگر، همیشه به دنبال الگوهای حیات زمینی گشته اند. مثلا در جستجوی ردپایی از اکسیژن یا آب یا مواد آلی در سیارات دیگر بوده اند. اما بعد از کشف نوع خاصی از حیات که به جای فسفر از آرسنیک استفاده می کند، تمام این تصورات دگرگون شد. در قسمتی از مجموعه پیشتازان فضا، فضانوردان یک موجود فضایی به نام هورتا را کشف می کنند که توسط دستگاه زنده یاب آنها قابل شناسایی نیست، چون در ترکیب بدن اش کربن نداشته و از سیلیکون تشکیل شده بود. همچنین در بسیاری از داستانهای علمی تخیلی موجودات فضایی خصوصیاتی متفاوت با انسانها دارند. مثلا بیگانگان در فیلم "نشانه ها" به سادگی با آب نابود می شوند. یا در داستانهای دیگر با موجوداتی آشنا می شویم که از موادی غیر از اکسیژن تنفس می کنند. حالا کشف نوع جدید حیات روی زمین (توسط ناسا) نشان می دهد که نویسندگان داستانهای علمی تخیلی، در مورد حیات واقع بین تر از دانشمندان بوده اند. به قول یکی از دانشمندان ناسا "داستانهای علمی تخیلی، منشاء الهام های زیادی برای ما هستند، بیشتر از آنچه که فکرش را بکنید"

گرد اوری: وبلاگ صدای باران/بهنام
منبع : پرشین استار

تعداد صفحات : 2

درباره ما
Profile Pic
سلام دوست عزیز نظر یادت نره ها
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    به نظر شما مطالب وبلاگ چگونه هستند؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 65
  • کل نظرات : 23
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 11
  • آی پی امروز : 25
  • آی پی دیروز : 26
  • بازدید امروز : 29
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 29
  • بازدید ماه : 57
  • بازدید سال : 117
  • بازدید کلی : 10,633